بخل، صفت ناپسندی است که برخی هامان متأسفانه در جهنم ابتا به آن گرفتاریم. نه این که دست مان بسته است و روی مان بسته تر که کسی را امید گشایش در ذهن ننشیند که در سفره دیگران هم توان دعوت سایرین را نداریم. باید خراش بندازیم این حس سنگ شده را و به اخاق کریمان رو کنیم و در گام اول اگر توان خواندن مردم به سفره خویش را نداریم، آنان را به سفره استجابت خداوندی دعوت کنیم که چنان وسیع است که هیچ کس جای دیگری را تنگ نمی کند حتی اگر همه خلق جهان بر آن بنشینند. یکی از این سفره ها دعاست و دیگری استغفار. وقتی دستان تا پی دعا به آسمان می رود، فقط برای خود نخواهید و باغچه خود را در نظر نداشته باشید به فصل باران بلکه ترسالی را برای همیشه تاریخ و سیرابی را برای همه زمین باید خواست و سعادت و سامت را نیز برای همه طلب باید کرد چه آنکه باید اجابت کند، خزانه کرمش پُر و نگاهش چنان گرم هست که هیچ دستی خالی برنگردد. نه، همه دست ها پُرِ پُر برگردند. دعا کنیم برای هم و برای همه شاید از این میان دعایی زودتر به اجابت رسید و همه متنعم شدیم از نعمتی که خداوند انسان شمول و جهان شمول نازل می فرماید. بعد از دعا، در استغفار هم سپیدی همه سیاهی ها و آمرزش همه مردمان را بخواهیم چنان که مرحوم حاج اسماعیل دولابی،
می گوید ” هر وقت غصه دار شدید، برای خودتان و برای همه مؤمنین و مؤمنات از زنده ها و مرده ها و آنهایی که بعدا خواهند آمد، استغفار کنید. غصه دار که م یشوید، گویا بدنتان چین می خورد و استغفار که می کنید، این چین ها باز می شود .” این چین ها را بگذارید از حال و لباس همه پاک شود. بگذاریم همه زیبا پوش و زیبا کوش و رعنا قامت باشند. زندگی در جامعه ای که همه مردمانش به قاعده نیکی رفتار می کنند و چین در چهره و اخم در ابرو ندارند، زیبا تر است وقتی برای هم دعا کنیم و غفران بخواهیم هم خود سبک می شویم از غبار گناه و هم دیگران به این حالت می رسند و گره اگر نه از دست
مردم –لااقل- از ابروی شان باز خواهد شد و همین یعنی طی شدن بخش اعظم راه. بر همین اساس می توان خواند ضرب المثلی را که در منطقه ما رایج است و ما را در ضرورت گشاده رویی، به فهمی کمال مند می رساند که؛ مردم به رویِ باز می روند نه درِ باز” این را تجربه هم کرده ایم که زیستن در
خانه کوچک فردی که دل بزرگ و روی باز دارد هزار بار دلپذیرتر از خانه ای بزرگ است که صاحبش کوچک و اخم در ابروست. بر سفره نان و ماست بزرگان نشستن هزار بار حاوت بخش تر بر میز پر از ماهیچه و ششلیک تازه به دوران رسیده هایی است که نه لقمه که دانه های برنج و ریزه های گوشت را می شمارند. باری، با بزرگان باید نشست و از آنان به وسعت کرمشان باید خواست تا به شود روزگار مردمان. این بخل را هم از بین می برد و انسان را در مدار کرم و کمال قرار می دهد و با کریمان کارها دشوار نیست و دشواری ها هم به مدد تدبیر کمال یافته شان حل می شود…

ب / شماره 4089 / دوشنبه9 دی 1398 / صفحه3

http://birjandemrooz.com/?p=13088

 

سفره ,کمال ,استغفار ,چنان ,توان ,باید خواست منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

https://gharchfarm.com تهویه نوین ایرانیان لوازم قنادی بهروز ذِهـنِ یهِ کآرتـن خـوآب اجناس فوق العاده آموزشگاه علمی مدرسان خرم آباد