«در غم و شادی با هم هستیم.» این متن بنری است که در قاب چشم می‌نشیند با تصویر سیاه و سفید در کنار رنگی. تقسیم جالبی است از غم و شادی مردم. فضای آن البته ورزشی است و شور و غوغای برد و تأثر باخت را نشان می‌دهد، اما این شمایی از گستره جامعه است و در همه فراز و نشیب‌ها ما را کنار هم می‌خواهد و می‌خواند. بله، ما «در غم و شادی با هم هستیم» اگر نه این بود که «یک ملت» نمی‌خواندندمان. وقتی ملت شدیم که پذیرفتیم در تنگناها و وسعت‌ها با هم و برای هم باشیم. تا وقتی این علقه، دل‌ها و عقل‌هامان را کنار هم بنشاند، قوام ملت پابرجاست. همین علقه است که ما را به همدلی می‌رساند و مدام به یادمان می‌آورد که «اعضای یک پیکریم» و همین عقلانیت است که قهرها را می‌شوید تا در برابر خطری که همه ما را و تمامیت ارضی و حیثیتی ایران بزرگ را تهدید می‌کند، کنار هم باشیم و در یک سنگر برای هم فشنگ در خشاب بگذاریم و سینه کسانی را هدف قرار دهیم که سرفرازی ایران را نمی‌توانند دید. همان‌ها که تفنگ‌هاشان را به سینه ما هدف گرفته‌اند. همان‌ها که برای ما با تحریم‌ها نسخه مرگ می‌نویسند. همان‌ها که حتی بعد مرگ سهراب‌هامان- که خدا نیاورد آن روز را- نوشدارو نخواهند فرستاد. همان‌ها که خون بسیاری از فرزندان این آب و خاک بر ذمه‌شان است. همان‌ها که هواپیمای مسافربری ما را در آسمان به موشک می‌بندند و جانی را مدال شجاعت می‌دهند. همان‌ها که فرزندان دانشمند وطن را در خیابان ترور می‌کنند. ما با هم هستیم و در غم و شادی، این با هم بودن را باید قوام بخشیم تا دنیا بداند که هر چشمی، چپ به این خاک نگاه کند، پر از خاک سرد گور خواهد شد و ایرانی جماعت جز این به بدخواهان جواب نخواهد داد. ما کمبود هم داریم، مشکلات داریم، غم داریم، اما برای شادی هم دلایل آشکاری داریم که اگر به احصای آن بپردازیم خواهیم دید که می‌تواند ما را به شادی کنار هم قرار دهد و موتور محرکه‌ای شود برای حرکت به مقصدهای عالی. در غم و شادی کنار هم هستیم مایی که از بزرگان خویش آموخته‌ایم ضرورت با هم بودن را و سعدی، علیه‌الرحمه، قرن‌هاست به ظرافت برایمان می‌خواند:
غم و شادی برِ عارف چه تفاوت دارد
ساقیا باده بده شادی آن کاین غم ازوست
و ما چون درباره حیات ملی خود به معرفت رسیده‌ایم، غم و شادی در افزایش همبستگی ملی‌مان نقشی یکسان خواهد داشت. ما برای تعالی کشور نه از حق خویش که از جان خویش هم می‌گذریم و به روزگاران، به‌ویژه در حماسه هشت‌ساله دفاع مقدس، ثابت کرده‌ایم که بر این عهد، خونین‌قدم، استواریم. حقیقت عشق به میهن همان است که از حنجره جاودان‌یاد، محمد نوری، هنرمندانه برمی‌خیزد که:
ما برای آنکه ایران گوهری تابان شود
خون دل‌ها خورده‌ایم، خون دل‌ها خورده‌ایم
ما برای آنکه ایران خانه خوبان شود
رنج دوران برده‌ایم، رنج دوران برده‌ایم
در غم و شادی با هم هستیم پس نمی‌ترسیم که از غیرت مردمان ایران به دور است ترس، به دور است هراس از دشمن. ما با هم و برای هم و دستِ حمایتگرِ خدا را نیز همراه خویش می‌بینیم و پشت به پشت هم می‌دهیم تا به خاک بمالیم پشت هرکه ما را در خاک می‌خواهد و از خاک پر می‌کنیم کاسه چشم کسانی را که ما را با هم و برای هم نمی‌توانند دید.

شهرآرا / شماره 3006 / یکشنبه ۰۸ دی ۱۳۹۸ / صفحه اول

https://shahraranews.ir/fa/publication/content/884/6906

https://shahraranews.ir/files/fa/publication/pages/1398/10/8/884_6817.pdf

 

شادی ,همان‌ها ,هستیم ,خویش ,دل‌ها ,داریم، ,آنکه ایران ,برای آنکه ,شادی کنار منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

نارنجـدونه قفس فیلم پخش تانی پنجره دوجداره دانلود رایگان فیلم دنیای جوک دستگاه تصفیه آب راهبند پارس